دلم بالا اومد!
دلب ندم سلام.نزدیک به 71 روزه که به وبلاگت سر نزدم.نمی دونم ایراد از کامپیوتر منه یا اینکه اینترنت کلا قطعه!!امروز عمه و شوهر عمه میان دنبالمون که بریم شمال.از اونجایی که بابایی مایل نبود مارو با اتوبوس بفرسته به شوهر عمه گفت که پول بنزینتو می دم بیا دنبال بچه ها و ببرشون شمال.خیلی دلم گرفته است یه جورایی هم خوشحالم که می رم پیش مامان و بابا و سر خاک علی و رزیتا.بابایی قول داده بریم پیش آقا رضا و برام لب تاب بخره.اینطوری هرجا که برم بامنه و همش می تونم داغ داغ وبلاگتو بروز کنم!عالی میشه. چند شب پیش ساعت 23و نیم بود که تو نمی خوابیدی و منم داشتم فیلم از بوسه تا عشق رو می دیدم .من و بابایی دراز کشیده بودیم و تو هم وسط ما دوتا داشتی برای خ...
نویسنده :
مامان جونی*زی زی*
18:06