ستیلاستیلا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

♥ هر دم و بازدم من♥

ستیلا به معنی پاکدامن و بانوی بزرگوار یکی از القاب حضرت مریم سلام الله علیها می باشد

قصه ی من!

1391/7/28 10:16
354 بازدید
اشتراک گذاری

بعضی وقتها پیشت دراز می کشم و قصه ی خودمو برات می گم و تو همچین با ذوق نگاهم می کنی و می خندی.قصه ی من اینه:

یکی بود،یکی نبود.غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.یه روز مامانی تنها نشسته بود و داشت غصه می خورد.یهویی خدا پیش خودش گفت می خوام یه فرشته کوچولو بفرستم روی زمین تا بشه دلخوشی مامان و باباش.بعد یه فرشته کوچولوی خوشکل درست کرد و گفت اسمشو می زارم ستیلا.اونوقت یه مهر زد بهشو گفت بدو برو تو بغل مامانت و دلخوشیش باش.بعد ستیلا خانوم اومد روی زمین و شد فرشته ی نجات مامان و بابا.

حالا که قصه تموم می شه تو لبای کوچولوتو باز می کنی می خندی و هو هو می کنی!کاش بدونم چی می گی مامانی.

راستی ستیلا،بعضی وقتا که تو خواب می خندی،دوستای فرشته ات میان و می خندوننت؟؟؟

http://سرت داد کشیدم،شرمنده! عزیز دلم!دیشب نمی دونم چرا نمی خوابیدی.منم سرم داشت منفجر می شد.هی میزاشتمت روی پامو تکونت می دادم و همینکه میزاشتمت زمین بیدار میشدی.( شبها نمی زاریمت روی تختت،چون هم پشه زیاده و هم دلمون نمیاد تنها توی اتاقت باشی.موندم چرا 500تومن پول تخت دادیم!!!)نزدیک ساعت 2 بود که سردرد بهم فشار آورد و پاتو محکم فشار دادم گفتم چرا نمی خوابی؟یهویی بغض کردی و تا ته استخونم درد گرفت.اینقدر خودمو ناله و نفرین کردم.خب تقصیر تو نیست که نمی خوابیدی و من عصبانی شده بودم.بعدش اینقدر نازت کردم و تو هم توی اوج گریه همیشه خنده ات رو داری که 2 نیمه شب برام قه قه می خندیدی.آخرش اینقدر باهات بازی کردم و رفتم اسفند دودت کردم که خوابیدی.ولی من هنوز سرم درد می کنه دلبندم. بابت اینکه دیشب سرت داد کشیدم,عذر می خوام ستیلای من. بوس [موضوع : ] [ يکشنبه 30 مهر 1391 ] [ 10:46 ] [ مامان جونی*زی زی* ] [ 2 نظر ]

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان محمد و ساقی
28 مهر 91 20:12
اون حظه که می خنده و هو هو می کنه میگه مامان دوباره بگو