ستیلاستیلا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

♥ هر دم و بازدم من♥

ستیلا به معنی پاکدامن و بانوی بزرگوار یکی از القاب حضرت مریم سلام الله علیها می باشد

چند روزی که گذشت...

1391/10/6 22:52
362 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ستیلای من.خوبی دختر گلم؟5شنبه ی گذشته که از قضا شب یلدا هم بود ما خونه ی آقا مهرداد دعوت بودیم.بابابیی اعت 9 و نیم از س رکار برگشت و تا ما برسیم خنشون ساعت 11 بود.وقتی رسیدیم همه اذیت می کردند که پس کو حلیم و نون سنگگتون؟!!! عمه زهرا و عمه ملوک بابایی و عمو محمدش و پسر عمه بابک و سیامک هم اونجا بودند.شب خوبی بود و اما مگه تورو می دادند دستم؟!فقط برای شیر خوردن می فرستادنت پیشم.همه عاشقت شده بودند برای اولین بار هم بود که می دیدنت و اینقدر از تو خوششن اومده بود که تا ساعت 3 نیمه شب بیدار نگهت داشتند!فکر کن!!!از اونجایی که شب خوب نخوابیده بودی،روز جمعه خیلی لجوج شده بودی.همینکه میومدم بخوابونمت بچه های دیگه شلوغ می کردن و بیدار می شدی.خودم هم که طبق معمول سردرد امونمو بریده بود و بابایی هم که باز یه جمع خانوادگی دیده بود و مارو نمی دید!!!خلاصه گذشت و موقع برگشتن عمو محمد مارو تا خونه رسوند و قصه ی شب یلدا هم به سر رسید. شنبه رفتیم خونه ی خاله جون.شب هم اونجا موندیم.پسر عمه عزیزو خانومش و دختر شیطونش هم اومده بودند اونجا.وقتی که رفتند دیگه ساعت 11تو هم خوابیدی.معین اصرار کرد خاله اینجا بمونید تورو خدا و... بابایی هم گفت خب من می رم برای ستیلا پوشک میارم و شب رو همین جا بمونیم.وقتی بابایی رفت دنبال پوشک تو بیدار شدی.وقتی بابایی اومد همچنان بیدار بودی اما من دیگه هم خوابم میومد و هم سرم درد می کرد،خوابیدم و باباجون تورو خوابوند.  الان چند وقته سعی می کنی 4دست و پا راه بری.وقتی تلاش می کنی پاهاتو آزاد کنی که راه بیفتی خیلی با مزه میشی.یعنی یه چیزی می زاریم جلوت تموم تلاشتو می کنی که خودتو بهش برسونی.اینقدر بلا شدی ستیلا!آدم دلش می خواد تو رو بزاره لای نون همبرگر و سس خردل تند بپاشه روت و خیار شور و گوجه هم بزاره با کاهوی تازه و دو لپی بخوردت!!!بعضی وقتها که خسته میشی ،دستاتو میاری بالا که یعنی بغلم کن و اون موقع همچین بغلت می کنم و فشارت می دم که خنده ات رو میشکونی!چند وقتی هم هست که بازبونت صدا در میاری و تموم لب و لوچه ات رو تف مالی می کنی.قربونت برم من الهی.اگه تو نبودی می مردموتو قرص مسکن منی دیگه فدات شم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آناهیتا
1 بهمن 91 15:38
سلام وای عزیزم چقدر بامزه توصیفش کردین .
سودابه
8 اسفند 91 22:33
سلام عزیزم خوبین؟با عکسهای محمدمانی ومحمد متین به روزم.قدم رنجه کنید خوشحال می شم
مامان محمد و ساقی
18 فروردین 92 23:18
چرا نیستین
مامان آناهیتا
10 اردیبهشت 92 18:52
مادر شاهکار طبیعت است روزتون مبارک مادر مهربون