سرت داد کشیدم ناراحتم...
سلام نفس مامانی.الهی قربونت برم امروز سرت داد کشیدم خیلی عذاب وجدان دارم.خدایا ازم راضی باش. از توی حمام پودر دستی رو برداشتی و همشو خالی کردی روی تختت.منم اومدم تمیزش کنم که تو هی میومدی توی دست و پام منم یه داد محکم و بلند کششیدم سرت و تو هم زدی زیر گریه.تو رو خدا از مامانی راضی باش.الان بهت شیر دادم و خوابیدی.البته قبلش هم کلی ادا در آوردم و کلی خندیدی و ازت پرسیدم مامانی رو دوست داری گفتی دوستت دالم!!! ستیلا بخداوندی خدا یک تار مو ازت کم بشه من می یرم. بازم ازت عذر خواهی می کنم نفس من.پریشب هم اومدی جای برنجی رو برداشتی و کلی برنج ریختی روی فرش و سرت داد کشیدم اما همون لحظه سرمو گرفت.تا صبح سر درد داشتم.عزیزم نمی دونم این چند روز چم ...
نویسنده :
مامان جونی*زی زی*
18:14