عاشگم
سلام ناناز مامانی .خوشکل مامانی.اینقدر بزرگ شدی که 12 تا مروارید توی صدف دهانت در اومده عسلم. ستیلا یکی بگو عاشقتم: عاشگم!!! بگو شوهرخاله : شوخاله خیلی از کلمات رو می گی فقط هنوز قشنگ نمی تونی جمله بندی کنی.همین الان هم کنارم نشستی و داری بازی می کنی باهام.یه مداد رنگی دستته که هی میزای پشتت و می گی مداد نیست؟مداد کو؟ بعد برش می داری و می گی اینجااست!!! و بعدش هم می خندی. آخ ستیلای من چقدر دلم تنگ شده بود برای نوشتن توی وبلاگت. ستیلا عاشگم!!! امشب شب جمعه است.خدایا به حق همین روز عزیز همه ی اسیران خاک رو مورد رحمت و مغفرت خودت قرار بده و از عفو گذشتی که به همه داری اموات من رو هم رحمت کن و بیامرز.آمین. ...
نویسنده :
مامان جونی*زی زی*
15:33