امروز
هوا داره کم کم سرد میشه.البته روز خوبه ولی شبها و دم صبحی باد سرد میوزه.هنوز برات یه دست لباس گرم درست و حسابی و بقول مامانم عاشق کش برات نخریدم!
خونه پیدا نمیشه یعنی چرا هست ولی یا با پول ما جور نیست یا ازش خوشم نمیاد.موندیم توی این گرونی چه خواهد شد...
امروز خیلی گریه می کردی مامانی.فقط می خواستی یکی بغلت کنه و قدم بزنه"عادتی که بابایی باعثش شد"مادر جون خیلی امروز نگهت داشت همینطور خاله.معین هم خیلی ذوق می کنه که بغلت می کنه و میگه آخه جپچه حال می ده آدم ستیلا رو بغل می کنه!!!نیست خودش کوچیکه بچه کوچیک که بغل می کنه ذوق می کنه.قربونش برم الهی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی