ستیلاستیلا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

♥ هر دم و بازدم من♥

ستیلا به معنی پاکدامن و بانوی بزرگوار یکی از القاب حضرت مریم سلام الله علیها می باشد

امروز

1391/6/25 16:51
360 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ناناز مامان.

داشتم صبحانه می خوردم که یه لحظه برگشتم ببینمت که خوب خوابیدی که دیدم ای داد بر من دمر خوابیدی روی بینی ات.منم پیراهن پوشیده بودم تا برسم بهت خدا رحم کرد که کله پا نشدم و تا بیام پشه بند رو بلند کنم که بتو برسم و برت گردونم دیدم سرتو بالا آوردی و من رسیدم و بغلت کردم و تو یاون حال داشتی می خندیدی!قربون اون خندههات بشم که اگه نباشن دنیا برام تاریک می شه قلبم.

صبح بردمت پیش خاله و من رفتم بانک پول بگیرم.وقتی برگشتم خونه ی خاله تو تازه از خواب بیدار شده بودی مثل همیشه مثل یه لیدی تمام عیار ،باوقار نشسته بودی تو بغل خاله جون.

برای دخمل گلم مسواک انگشتی خریدم که وقتی مرواریدهای سفیدش زدند بیرون اونا رو مسواک بزنه.

دیروز بابایی یه خونه دید که خوشش اومد و به  پول ما می خورد.حالا امروز قراره بریم خونه رو من هم ببینم که اگه خوشم اومد قولنامه اش کنیم.

عشقم!الان خوابیدی و منم برای اینکه سر و صدا نکنم هیچ کاری انجام نمی دم و فقط به وبت سر زدم که تو راحت تر بخوابی دخمل نازم.

http://خونه گرونه! الان مثل یه دکتر نشستی بغلمو داریم وبلاگتو بروز می کنیم.قربون دست و پا زدنت بشم من مامانی.بابایی رفته دنبال خونه.خیلی گرونه.از متری ١٥٠٠٠٠٠کمتر پیدا نمیشه!!!بیچاره بابایی خسته شده.خدا کنه امروز یه مورد مناسب گیرش بیاد. روزها مثل بلبل می خوابی.داشتم یخچال رو پاک می کردم که بیدار شدی و منم دست از کار کشیدم!تو همه ی زندگی من هستی. بووووووووووووووووووووووووووووووووووووس [موضوع : ] [ جمعه 24 شهريور 1391 ] [ 19:19 ] [ مامان جونی*زی زی* ] [ 2 نظر ]

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان محمد و ساقی
31 شهریور 91 12:31
آفرین به این دخمل کوچولوی مامانی. مسواکت مبارک عزیزم
سودابه
31 شهریور 91 15:08
سلام .مامان شاهزاده کوچولو خانمها معمولا از سنشون صحبت نمیی کنن ولیی من با کمال افتخار میگم برای اینکه جوونها بدونن براشون خوبه.من در سن شانزده سالگی ازدواج کردم و و در بیست و دو سالگی لوله هام رو بستم.با بچه هام بزرگ شدم بااونا درس خوندم وقتی هم پسر کوچکم دانشگاهش تموم شد و ازدواج کرد شروع به نوشتن داستان کردم .5 کتاب شعر کودک چاپ کردم.داستانهای کوتاه و مدرن می نویسم که چند تا از داستانهام در چند مجموعه از نچند ویسنده زیر چاپ هست و در حال حاضر با مجله اینترنتی دخت ایران همکاری دارم و هر ماه یک داستان به نامم روی سایت میرود.از شماره پیش به درخواست دبیر تحریریه داستانم را در وب محمد متین هم میزارم.فکرکنم هنوز هم متوجه سنم نشدی نه؟ من متولد دی ماه 1342 هستم عزیزم. از 5 سال پیش عروس دار شدم. سال 1389هم آقا محمد متین قدم رنجه کردند و به یمن ورودشون لقب مادر بزرگ گرفتم بلخره متوجه شدی: الان 48 سال تمام سن دارم و وارد 49 هستم درست حاب کردم نه؟