حالت خوب نیست!
سلام دخمل نازم.از دیشب تا حالا بی تابی می کنی.بد اخلاق شدی فدات شم....
نه،باز هم خدا رو شکر نسبت به خیلی از بچه های فامیل تو در خانمی خیلی سرتری عزیز دل مامان.فقط نمی دونم کجات درد می کنه که یهو داد می زنی و بغض می کنی.مامی قربونت بشه.
دیروز بابایی نازت می داد بعد یهو برگشت و گفت من نمی خوام ستیلا رو شوهر بدم.می خوام همیشه پیش خودم بمونه!!!
کلی براش خندیدم و گفتم منم دلم نمی خواد شوهر کنه ولی به موقعش وقتی عقلش برسه و عاشق بشه نه منو می شناسه نه تورو! ولی دور بر نداریا دخملی! شوهرت باید مورد قبول ما باشه ها.
دوستت داریم ستیلا جونم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی